نام سایت در بخش برندیگ 123

جزییات تازه از به آتش کشیدن زن جوان در سقز

۱۱ شهریور‌ماه جاری، رسانه‌ها اعلام کردند که زنی جوان در سقز توسط همسرش به آتش کشیده شده و جانش را از دست داده است. خانواده قربانی اطلاعاتی که توسط بعضی رسانه‌ها در مورد این حادثه منتشر شده را تکذیب کرده و جزییات آن را برای «اعتماد» شرح داده‌اند.

پیگیری‌هایم از این حادثه نشان می‌دهد که زن جوان قبل از این اتفاق هولناک از سوی همسرش تهدید به مرگ شده است. خانواده قربانی مدعی هستند؛ مقتوله پیش از اینکه به قتل برسد به خواهرانش گفته بود متوجه موضوعی در مورد همسرش شده که اگر آن را فاش کند، اعدام هم برای همسرش کم خواهد بود و همین ماجرا نیز باعث شده همسرش با نقشه قبلی او را به قتل برساند.

 دایی این زن جوان به «اعتماد» می‌گوید: «متهم قبل از اینکه خواهرزاده‌ام را به قتل برساند پنجره‌ها را با گچ پوشانده و بعد از به قتل رساندن همسرش به کوچه رفته و فریاد زده خانه شان آتش گرفته است؛ این فرد قصد داشته وانمود کند که آتش سوزی طبیعی بوده و همسرش به همین خاطر فوت کرده است.» متهم پس از این حادثه با دستور مقام قضایی شهرستان سقز و دایره جنایی آگاهی به اتهام قتل همسرش بازداشت می‌شود.

متهم با گاز پیک‌نیک چند ضربه به قربانی وارد و با بستن دست و پای قربانی، او را به آتش کشیده است این قتل‌ها ادامه دارد. این‌بار نوبت او بود؛ «ثریا علیمحمدی». زن جوان ۳۲ ساله که روز حادثه وقتی پسر ۱۰ ساله خود را به کلاس می‌رساند و به خانه بازمی‌گردد، توسط همسرش با ضربات متعدد «گاز پیک‌نیک» بیهوش و سپس به آتش کشیده می‌شود. آن روز قبل از اینکه ثریا وارد خانه شود به یکی از همسایه‌هایشان می‌گوید از سوی همسرش تهدید به مرگ شده و ممکن است به دست او کشته شود.  «امید حبیب‌خدا» دایی ثریا در مورد جزییات روز حادثه به «اعتماد» می‌گوید: «آن روز ثریا وقتی پسرشان را به کلاس ورزش برده و به خانه برگشته یکی از همسایه‌ها را دیده و به او گفته که افشین مرا تهدید کرده و جرات اینکه به خانه بروم را ندارم.

 ثریا بعد از اینکه چند دقیقه با همسایه‌شان صحبت می‌کند به داخل خانه می‌رود، اما افشین از قبل این برنامه را چیده بود؛ پنجره‌ها را با گچ پوشانده و تمام مستاجرانش هم که در خانه ساکن بودند را بیرون کرده بود. وقتی ثریا داخل خانه می‌رود افشین از پشت سر با گازپیک‌نیک به او حمله و چند ضربه به سر و بدن ثریا وارد می‌کند. ثریا بیهوش می‌شود و متهم او را به پارکینگ خانه منتقل می‌کند. ماشین و موتور خود را بیرون از ساختمان می‌برد که آسیبی به آنها وارد نشود. سپس دست و پای ثریا را می‌بندد و او را به آتش می‌کشد.» دایی قربانی در ادامه می‌گوید: «متهم پس از این اقدام به داخل کوچه می‌رود و بلند فریاد می‌زند الان خانه ما آتش می‌گیرد. او قصد داشته وانمود کند که ثریا بر اثر آتش‌سوزی طبیعی جانش را از دست داده است. وقتی ثریا داخل پارکینگ خانه در حال سوختن بوده، پسرشان هم مقابل خانه حضور داشته؛ آن موقع دیگر کلاس پسرشان تمام شده و او به خانه بازگشته و شاهد سوختن مادرش بوده است. در همان لحظات یکی از همسایه‌ها در پارکینگ را باز کرده تا ثریا را نجات دهد. او به محض اینکه در پارکینگ را باز کرده ثریا دستش را به نشانه کمک به سمت او دراز کرده است.

 همسایه‌ها، ثریا را از داخل خانه بیرون کشیده و یکی از همسایه‌ها که مرد مسنی بوده تا رسیدن اورژانس صبر نکرده و ثریا را داخل یک پتو پیچیده و بر روی صندلی عقب ماشین خود گذاشته و ثریا را به بیمارستان شفا رسانده است. متهم پس از حادثه قصد داشته فرار کند که همسایه‌ها نگذاشته‌اند و با پلیس تماس گرفته‌اند. ما وقتی به بیمارستان رسیدیم، ثریا زنده بود. ثریا حدود دو ساعت و نیم داخل بیمارستان بستری بود و به خاطر اینکه دچار سوختگی ۹۹‌درصدی شده بود، جانش را از دست می‌دهد.» حبیب‌خدا همچنین می‌گوید: «ثریا قبل از این اتفاق متوجه ماجرایی شده و به خواهرانش گفته بود که اگر این موضوع را افشا کند، اعدام هم برای افشین کم خواهد بود، اما احتمالا افشین به همین دلیل ثریا را با نقشه قبلی به قتل رسانده و در بازداشتگاه هم به قتل ثریا اعتراف کرده است. این جزییاتی که از حادثه می‌دانم و برای شما تعریف می‌کنم هم بر اساس اعترافات خود متهم است. در خانه افشین مقداری دلار پیدا شده که ما حدس می‌زنیم به موضوعی که ثریا متوجه شده بود، ارتباط دارد.»

او در پاسخ به اینکه فکر می‌کنید ثریا متوجه چه رازی شده که جانش را بابت آن از دست داده، می‌گوید: «شاید موضوع به جرم و جنایتی مربوط می‌شود. ثریا جزییات ماجرا را برای خواهرانش فاش نکرده که بدانیم دقیقا ماجرا چه بوده است. ما تنها کاری که از دست‌مان برمی‌آید این است که به اعدام رضایت دهیم؛ این مرد مرتکب جنایت بزرگی شده و به بدترین شکل ممکن ثریا را کشته است. شدت سوختگی به قدری بود که حتی نتوانستیم جسد ثریا را هنگام کفن و دفن شست و شو دهیم.» همچنین یکی از اقوام ثریا علیمحمدی نیز در همین راستا به «اعتماد» می‌گوید: «ثریا ۱۲ سال پیش با افشین ازدواج کرد. سه روز قبل از حادثه ثریا به خانه مادربزرگش در روستا رفته بود، اما همسرش دنبال او می‌رود و ثریا را به خانه می‌آورد. برخی رسانه‌ها عنوان کرده بودند که متهم روز حادثه موادمخدر مصرف کرده و اعتیاد داشته است؛ این موضوع صحت ندارد. طبق گفته خود افشین؛ او آن روز قرص مصرف کرده، اما اعتیاد نداشته است.

 اتفاقا حین ارتکاب جنایت در حالت کاملا طبیعی بوده و با نقشه قبلی این اقدام وحشتناک را مرتکب شده است.» قربانی دوم این جنایت؛ کودک بازمانده خشونت خانگی فقط یک قربانی ندارد؛ در هر جنایت، کودکی ممکن است شاهد باشد و اگر تنها بماند، یک جامعه را در آینده با خود فرو می‌ریزد؛ برای ثریا، دیر بود، اما برای فرزندش، هنوز نه… از منظر روان‌شناسی و آسیب‌شناسی؛ کودکی که شاهد به آتش کشیدن مادر خود توسط پدرش باشد، دچار ضربه روحی و روانی می‌شود و قربانی دوم این جنایت به حساب می‌آید. مشاهده مرگ خشونت‌آمیز یک والد به ویژه وقتی توسط والد دیگر صورت گیرد یکی از سخت‌ترین و مخرب‌ترین تجربیات روانی ممکن برای یک کودک است. این کودک با مفاهیمی روبه‌رو می‌شود که درک‌شان حتی برای بزرگ‌سالان هم دشوار است. بدون مداخله تخصصی، پیامد‌های روانی این کودک می‌تواند شامل مواردی از جمله اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اضطراب شدید، شب‌ادراری، سکوت یا پرخاشگری، احساس گناه و بی‌ارزشی، مشکلات ارتباطی و رفتاری در آینده و ریسک تکرار الگو‌های خشونت در بزرگسالی باشد. در چنین مواقعی اداره بهزیستی، نهاد‌های قضایی و سازمان‌های مردم نهاد فعال در حوزه کودک باید فورا جهت حمایت روان‌شناختی کودک بازمانده دخالت کنند تا محیطی امن و عاری از خشونت برای نگهداری او فراهم شود. این نهاد‌ها باید با استفاده از خدمات تخصصی مانند بازی‌درمانی و تروما‌درمانی به بازسازی روان این کودک کمک کنند

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.