تست متن پنل اف کنواس
نشستهای موسوم به «دیگ» که با حضور خود مسعود رجوی در مقرهای فرقه رجوی برگزار میشد حاوی صحنههای شرمآور و در عین حال تراژیک بود.
«دیگ»؛ نشستی بود که برگرفته از عنوانش، اعضا در فشارهای روانی بالا ذوب میشدند تا به اصطلاح گناهان خود را بریزند.
اعضای سازمان مجاهدین خلق در این نشست، یکی پس از دیگری، در مقابل جمعیت هزاران نفری، شخصیت، عقل و حتی غرایز انسانی خود را قربانیِ بتِ ساختگیِ رهبری میکردند.
این نشستها در واقع کارخانه تولید انسانهای یک شکلِ فاقد اراده بود. اعضا تحت فشارهای روانی شدید، القائات پی در پی و جوّ هیستریک جمعی، به نقطهای می رسیدند که حتی از شرمساری برای وجود خودشان نیز عبور میکردند.
نمونه بارز آن، اعترافاتِ تحقیرآمیزی است که این فرد در جلوی عموم انجام میدهد: «وقتی خواهر مریم را میبینم، لغزش پیدا میکنم و حالتی به من دست میدهد!»
البته نمونههای دیگر هم است:
«من یک عنصر ضدانقلابی هستم چون دیروز به جای فکر کردن به رهبر، به غذای خود فکر کردم!»
«اعتراف می کنم که شبها گاهی خواب میبینم و در خوابم رهبر نبوده… این نشانه انحراف است!»